درباره ما
نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
دیگر امکانات
<-PollItems->
|
خنده بر پاره گریبانی مان می کردند خنده بر بی سر و سامانی مان می کردند پشت دروازه ی ساعات معطل بودیم خوب آماده ی مهمانی مان می کردند از سر کوچه ی بی عاطفه تا ویرانه سنگ را راهی پیشانی مان می کردند هر چه ما آیه و قرآن و دعا می خواندیم بیشتر شک به مسلمانی مان می کردند شرم دارم که بگویم به چه شکلی ما را وارد بزم طرب خوانی مان می کردند بدترین خاطره آن بود که در آن مدت مردم روم نگهبانی مان می کردند هیچ جا امن تر از نیزه ی عباس نبود تا نظر بر دل حیرانی مان می کردند
نظرات شما عزیزان: روضه این شعر رو هم حمید علیمی خوندند اونم در ادامه اش بذارین بهتره ممنون از پیشنهاد شما تعداد بازديد : 999 برچسب ها : اشعار ورود کاروان به کوفه و شام, اشعار علی اکبر لطیفیان,دروازۀ ساعات شام, شعر اسارت حضرت زینب, شعر مذهبی, شعر مرثیۀ کاروان در شام, اول صفر ورود کاروان اسرای حسنی به شام,
نوشته شده در تاريخ 22 / 8 / 1393 توسط راحله (اشعارآیینی)طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم Web Template By : Samentheme.ir |
منوی اصلی
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
موضوعات مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
مطالب پر بازدید
برچسبها
سایت ابالاحرار (8), دانلود محرم 93 (7), دانلود مداحی زیبا (7), سایت حمید علیمی (7), محرم 93 علیمی (6), مداحی زیبا (6), محرم 93 علیمی (4), حسین سیب سرخی (4), سایت حسین سیب سرخی (3), محرم 93 سیب سرخی (3), دانلود شور زیبا (3), حمید علیمی (3), دانلود نوحه واحد زیبا (3), محرم 93 سیب سرخی (3), اشعار علی اکبر لطیفیان (3),
طراح قالب
|